در شکل مقابل مثلث قائمالزاویهٔ $ABC$ را به دو روش محاسبه کنید و از تساوی دو عبارت به دست آمده برای مساحت مثلث، یک تناسب به دست آورید.
مثلث $ABC$ در $A$ قائمالزاویه است. ارتفاع $AH$ بر وتر $BC$ عمود است.
فرض میکنیم طول اضلاع قائم: $AB = c$, $AC = b$ و وتر: $BC = a$. ارتفاع وارد بر وتر $AH = h$.
## ۱. محاسبهٔ مساحت به دو روش
**روش اول (با استفاده از اضلاع قائم)**:
$$S_{ABC} = \frac{1}{2} \times \text{حاصل ضرب اضلاع قائم} = \frac{1}{2} b c$$
**روش دوم (با استفاده از وتر و ارتفاع وارد بر آن)**:
$$S_{ABC} = \frac{1}{2} \times \text{وتر} \times \text{ارتفاع} = \frac{1}{2} a h$$
## ۲. تشکیل تناسب
با مساوی قرار دادن دو عبارت به دست آمده برای مساحت:
$$\frac{1}{2} b c = \frac{1}{2} a h$$
با ضرب طرفین در $2$:
$$b c = a h$$
از این تساوی، تناسبهای مختلفی میتوان به دست آورد. سادهترین تناسب، نسبت بین ارتفاع و اضلاع است:
$$\frac{b}{a} = \frac{h}{c}$$
یا به شکل دیگر:
$$\frac{a}{b} = \frac{c}{h}$$
(رابطهٔ $bc = ah$، که همان **قضیهٔ واسطههای هندسی در مثلث قائمالزاویه** است، خود یک تساوی مهم است.)
ثابت کنید در هر مثلث، پارهخطی که وسطهای دو ضلع مثلث را به هم وصل کند، با ضلع سوم موازی و مساوی نصف آن است.
این قضیه، **قضیهٔ پارهخط میانی مثلث** نام دارد.
**فرض**: در $\triangle ABC$، نقاط $D$ و $E$ به ترتیب وسط اضلاع $AB$ و $AC$ هستند.
**حکم**: $DE \parallel BC$ و $DE = \frac{1}{2} BC$.
## اثبات
**۱. اثبات موازی بودن ($DE \parallel BC$)**:
* چون $D$ وسط $AB$ است: $\frac{AD}{DB} = 1$.
* چون $E$ وسط $AC$ است: $\frac{AE}{EC} = 1$.
بنابراین: $\frac{AD}{DB} = \frac{AE}{EC} = 1$.
طبق **عکس قضیهٔ تالس**، اگر یک پارهخط دو ضلع مثلث را به یک نسبت تقسیم کند، با ضلع سوم موازی است.
$$\frac{AD}{DB} = \frac{AE}{EC} \Rightarrow DE \parallel BC$$
**۲. اثبات نصف بودن ($DE = \frac{1}{2} BC$)**:
از آنجایی که $\frac{AD}{AB} = \frac{AD}{AD + DB} = \frac{AD}{2AD} = \frac{1}{2}$، طبق **تعمیم قضیهٔ تالس**، نسبت پارهخط موازی به ضلع موازی برابر با نسبت قسمت کوچک به ضلع کامل است:
$$\frac{DE}{BC} = \frac{AD}{AB} = \frac{1}{2}$$
$$\Rightarrow DE = \frac{1}{2} BC$$
**نتیجه**: پارهخطی که وسطهای دو ضلع مثلث را به هم وصل میکند، **موازی ضلع سوم و نصف آن** است.
در شکل مقابل، $PQ \parallel BC$ است. طول پارهخطهای $AP$ و $PQ$ را به دست آورید.
در مثلث $\triangle ABC$، پارهخط $PQ \parallel BC$ است. از قضیهٔ تالس و تعمیم آن استفاده میکنیم.
اندازههای داده شده: $PB = 6, QC = 3, AC = 5, BC = 9$.
(توجه: اندازهٔ $AC$ به صورت $AQ + QC = 5$ نیست، بلکه $QC = 3$ و $AC=5$ است، پس $AQ = 5 - 3 = 2$).
**۱. محاسبهٔ $AP$ (با استفاده از قضیهٔ تالس)**
$$\frac{AP}{PB} = \frac{AQ}{QC}$$
$$\frac{AP}{6} = \frac{2}{3}$$
$$3 \times AP = 2 \times 6 \Rightarrow 3 \times AP = 12 \Rightarrow AP = 4$$
$$\text{طول } AP: 4$$
**۲. محاسبهٔ $PQ$ (با استفاده از تعمیم قضیهٔ تالس)**
ابتدا طول ضلع کامل $AB$ را حساب میکنیم: $AB = AP + PB = 4 + 6 = 10$.
طبق تعمیم قضیهٔ تالس:
$$\frac{PQ}{BC} = \frac{AP}{AB}$$
$$\frac{PQ}{9} = \frac{4}{10}$$
$$10 \times PQ = 4 \times 9 \Rightarrow 10 \times PQ = 36$$
$$PQ = \frac{36}{10} = 3.6$$
$$\text{طول } PQ: 3.6$$
در هر مورد، مقدار عددی نسبت $\frac{a}{b}$ را به دست آورید.
الف) $\frac{a}{10 + a} = \frac{b}{8 + b}$
ب) $\frac{3a + 10}{10 + 2a} = \frac{3b + 7}{7 + 2b}$
## الف) $\frac{a}{10 + a} = \frac{b}{8 + b}$
**۱. معکوس کردن تناسب**:
$$\frac{10 + a}{a} = \frac{8 + b}{b}$$
**۲. تفکیک کسرها**:
$$\frac{10}{a} + \frac{a}{a} = \frac{8}{b} + \frac{b}{b}$$
$$\frac{10}{a} + 1 = \frac{8}{b} + 1$$
**۳. سادهسازی**:
$$\frac{10}{a} = \frac{8}{b}$$
**۴. یافتن نسبت $\frac{a}{b}$**:
با تعویض جای $a$ و $8$ (خاصیت تعویض جای وسطین):
$$\frac{10}{8} = \frac{a}{b} \Rightarrow \frac{a}{b} = \frac{5}{4}$$
## ب) $\frac{3a + 10}{10 + 2a} = \frac{3b + 7}{7 + 2b}$
**۱. تبدیل تناسب به فرم ساده با استفاده از تفاضل**:
این تناسب به صورت کلی $\frac{ma + c}{c + na} = \frac{mb + d}{d + nb}$ است که از تناسب ساده $\frac{a}{b} = \frac{c}{d}$ به دست میآید. بنابراین، انتظار داریم که $\frac{a}{b} = \frac{10}{7}$ باشد.
**۲. استفاده از طرفین وسطین**:
$$(3a + 10)(7 + 2b) = (3b + 7)(10 + 2a)$$
$$21a + 6ab + 70 + 20b = 30b + 6ab + 70 + 14a$$
**۳. سادهسازی و یافتن نسبت**:
عبارات $6ab$ و $70$ از طرفین حذف میشوند:
$$21a + 20b = 30b + 14a$$
$$21a - 14a = 30b - 20b$$
$$7a = 10b$$
$$ \frac{a}{b} = \frac{10}{7}$$
در شکل مقابل $ST \parallel BC$ است. مقادیر $x$ و $y$ را به دست آورید.
در مثلث $\triangle ABC$، پارهخط $ST \parallel BC$ است. از قضیهٔ تالس استفاده میکنیم.
اندازههای داده شده: $AS = 8, SB = 4, AT = 3y + 3, TC = 6, BC = 3x + 1$.
**۱. یافتن $y$ (با استفاده از قضیهٔ تالس)**
$$\frac{AS}{SB} = \frac{AT}{TC}$$
$$\frac{8}{4} = \frac{3y + 3}{6}$$
$$2 = \frac{3y + 3}{6}$$
$$12 = 3y + 3$$
$$9 = 3y \Rightarrow y = 3$$
$$\text{مقدار } y: 3$$
**۲. یافتن $x$ (با استفاده از تعمیم قضیهٔ تالس)**
ابتدا طول اضلاع کامل را محاسبه میکنیم:
$$AB = AS + SB = 8 + 4 = 12$$
طبق تعمیم قضیهٔ تالس:
$$\frac{ST}{BC} = \frac{AS}{AB}$$
(توجه: طول $ST$ از روی شکل $6$ است.)
$$\frac{6}{3x + 1} = \frac{8}{12}$$
$$\frac{6}{3x + 1} = \frac{2}{3}$$
با طرفین وسطین:
$$6 \times 3 = 2 \times (3x + 1)$$
$$18 = 6x + 2$$
$$16 = 6x \Rightarrow x = \frac{16}{6} = \frac{8}{3}$$
$$\text{مقدار } x: \frac{8}{3}$$
در ذوزنقهٔ مقابل $AB \parallel CD$ و $ST \parallel DC$. ثابت کنید: $\frac{AS}{SD} = \frac{BT}{TC}$
(راهنمایی: یکی از قطرها را رسم کنید.)
در ذوزنقهٔ $ABCD$ داریم: $AB \parallel ST \parallel DC$. میخواهیم نشان دهیم که پارهخط $ST$ (که ساقها را قطع کرده) ساقها را به نسبت مساوی تقسیم میکند.
## اثبات (رسم قطر $AC$)
**۱. رسم قطر**: قطر $AC$ را رسم میکنیم. فرض میکنیم این قطر، پارهخط $ST$ را در نقطهٔ $O$ قطع کند.
**۲. استفاده از قضیهٔ تالس در $\triangle ADC$**:
چون $SO \parallel DC$ در $\triangle ADC$، طبق قضیهٔ تالس:
$$(I) \quad \frac{AS}{SD} = \frac{AO}{OC}$$
**۳. استفاده از قضیهٔ تالس در $\triangle ABC$**:
چون $AB \parallel OT$ در $\triangle ABC$ (اگر $AB \parallel ST$ را فرض کنیم، $OT \parallel AB$ هم برقرار است)، طبق قضیهٔ تالس:
$$(II) \quad \frac{BT}{TC} = \frac{AO}{OC}$$
**۴. نتیجهگیری**:
از تساویهای $(I)$ و $(II)$ که هر دو برابر نسبت $\frac{AO}{OC}$ هستند، نتیجه میشود:
$$\frac{AS}{SD} = \frac{BT}{TC}$$
**حکم ثابت شد**: پارهخطی موازی با قواعد ذوزنقه که ساقها را قطع کند، ساقها را به نسبت مساوی تقسیم میکند.
در هر مورد با عوض کردن جای فرض و حکم، حکم عکس آنچه را داده شده است، بنویسید.
الف) اگر در مثلثی سه ضلع برابر باشند، آنگاه سه زاویه نیز برابر خواهند بود.
ب) اگر در یک چهارضلعی اضلاع روبهرو موازی باشند، در این صورت زوایای مقابل با هم برابرند.
پ) اگر رأسهای یک چهارضلعی روی یک دایره قرار داشته باشند، در این صورت زوایای مقابل آن چهارضلعی مکملاند.
ت) در یک مثلث اگر دو ارتفاع نابرابر باشند، «ضلع متناظر به ارتفاع بزرگتر» کوچکتر از «ضلع مقابل به ارتفاع کوچکتر» است. (راهنمایی: شکل بکشید و به زبان ریاضی بنویسید)
حکم عکس یک قضیه به سادگی با جابجایی فرض و حکم قضیهٔ اصلی به دست میآید.
## الف) مثلث متساویالاضلاع
* **قضیه**: اگر در مثلثی سه ضلع برابر باشند (متساویالاضلاع)، آنگاه سه زاویه نیز برابر خواهند بود (متساویالزاویه).
* **حکم عکس**: **اگر در مثلثی سه زاویه برابر باشند (متساویالزاویه)، آنگاه سه ضلع نیز برابر خواهند بود (متساویالاضلاع).**
## ب) متوازیالاضلاع
* **قضیه**: اگر در یک چهارضلعی اضلاع روبهرو موازی باشند (متوازیالاضلاع)، در این صورت زوایای مقابل با هم برابرند.
* **حکم عکس**: **اگر در یک چهارضلعی زوایای مقابل با هم برابر باشند، آنگاه اضلاع روبهرو موازی خواهند بود (متوازیالاضلاع).**
## پ) چهارضلعی محاطی
* **قضیه**: اگر رأسهای یک چهارضلعی روی یک دایره قرار داشته باشند (محاطی)، در این صورت زوایای مقابل آن چهارضلعی مکملاند (مجموع $180^{\circ}$).
* **حکم عکس**: **اگر در یک چهارضلعی زوایای مقابل مکمل باشند، آنگاه رأسهای آن چهارضلعی روی یک دایره قرار خواهند داشت (محاطی).**
## ت) نامساویهای ارتفاع و ضلع
* **قضیه**: در مثلث $\triangle ABC$، اگر ارتفاعهای متناظر با اضلاع $a$ و $b$ را $h_a$ و $h_b$ بنامیم، اگر $h_a \neq h_b$ باشد، آنگاه «ضلع متناظر به ارتفاع بزرگتر» کوچکتر از «ضلع مقابل به ارتفاع کوچکتر» است.
$$\text{فرض}: h_a < h_b \quad \text{حکم}: a > b$$
* **حکم عکس**: **اگر در یک مثلث دو ضلع نابرابر باشند، آنگاه ارتفاع متناظر با ضلع بزرگتر، کوچکتر از ارتفاع متناظر با ضلع کوچکتر است.**
$$\text{فرض}: a > b \quad \text{حکم}: h_a < h_b$$
هر یک از حکمهای کلی زیر را با یک مثال نقض رد کنید.
الف) هیچ عدد اولی بزرگتر از $127$ وجود ندارد.
ب) مساحت هر مثلث از مساحت هر مربع بیشتر است.
پ) در هر مثلث اندازهٔ هر ضلع از اندازهٔ هر ارتفاع بزرگتر است.
ت) در هر مثلث میانه و عمود منصف متناظر به هر ضلع بر هم منطبقاند.
یک **مثال نقض**، مثالی خاص است که نشان میدهد یک حکم کلی (گزارهٔ همگانی) نادرست است.
## الف) حکم: هیچ عدد اولی بزرگتر از $127$ وجود ندارد.
* **مثال نقض**: عدد **$131$** یا **$137$**.
* **توضیح**: $131$ عددی است که فقط بر $1$ و خودش بخشپذیر است، بنابراین اول است و $131 > 127$.
## ب) حکم: مساحت هر مثلث از مساحت هر مربع بیشتر است.
* **مثال نقض**: مربع با ضلع $a = 10$ و مثلث با قاعده $b=1$ و ارتفاع $h=1$.
* **توضیح**:
$$\text{مساحت مربع} = a^2 = 10^2 = 100$$
$$\text{مساحت مثلث} = \frac{1}{2} b h = \frac{1}{2} (1)(1) = 0.5$$
چون $0.5 < 100$، حکم کلی نادرست است.
## پ) حکم: در هر مثلث اندازهٔ هر ضلع از اندازهٔ هر ارتفاع بزرگتر است.
* **مثال نقض**: مثلث قائمالزاویهٔ $ABC$ با اضلاع قائم $c=1$ و $b=100$.
* **توضیح**: ارتفاع $h_c$ متناظر با ضلع $c=1$، همان ضلع $b=100$ است.
$$\text{ارتفاع } h_c = b = 100$$
$$\text{ضلع } c = 1$$
چون $100 > 1$ (اندازهٔ ضلع ($1$) از اندازهٔ ارتفاع ($100$) بزرگتر نیست)، حکم کلی نادرست است.
## ت) حکم: در هر مثلث میانه و عمود منصف متناظر به هر ضلع بر هم منطبقاند.
* **مثال نقض**: یک **مثلث مختلفالاضلاع** (که دو ضلع نابرابر داشته باشد).
* **توضیح**: میانه و عمود منصف یک ضلع تنها در **مثلثهای متساویالساقین** (و متساویالاضلاع) بر هم منطبقاند. در یک مثلث مختلفالاضلاع، این دو خط متمایز هستند. (عمود منصف لزوماً از رأس نمیگذرد و میانه لزوماً بر ضلع عمود نیست.)
با برهان خلف ثابت کنید نمیتوان از یک نقطهٔ واقع بر یک خط، دو عمود بر آن خط رسم کرد.
این قضیه بیان میکند که در یک صفحه، از یک نقطه روی یک خط، **فقط یک خط عمود** بر آن میتوان رسم کرد.
**۱. فرض قضیه**: نقطهٔ $A$ روی خط $d$ قرار دارد.
**۲. حکم قضیه (آنچه باید ثابت شود)**: فقط یک خط عمود بر $d$ از $A$ میگذرد.
## برهان خلف
**۱. فرض خلف**: فرض میکنیم بتوان **دو** خط متمایز $l_1$ و $l_2$ را از نقطهٔ $A$ رسم کرد که هر دو بر خط $d$ عمود باشند.
$$\text{فرض خلف}: l_1 \perp d \text{ و } l_2 \perp d$$
**۲. تناقض**:
* چون $l_1 \perp d$ و $l_2 \perp d$، هر دو خط $l_1$ و $l_2$ با خط $d$ زاویهای برابر $90^{\circ}$ میسازند.
* در هندسهٔ اقلیدسی، زاویهٔ بین دو خط متمایز که از یک نقطه عبور میکنند باید مقداری غیر صفر داشته باشد.
* چون $l_1$ و $l_2$ هر دو در $A$ همدیگر را قطع کردهاند و هر دو بر $d$ عمودند، زاویهٔ بین آنها در نقطهٔ $A$ باید صفر باشد تا هر دو بر یکدیگر منطبق شوند. اما فرض خلف بیان میکند که این دو خط **متمایز** هستند.
* نتیجه میگیریم که دو خط متمایز که از یک نقطه میگذرند، نمیتوانند هر دو با یک خط (خط $d$) زاویهٔ $90^{\circ}$ یکسانی بسازند، مگر اینکه بر هم منطبق باشند ($l_1 = l_2$).
**۳. نتیجهگیری**:
فرض خلف ($ ext{وجود دو خط متمایز}$) ما را به تناقض میرساند، زیرا اصول هندسه حکم میکند که دو خط متمایز نمیتوانند از یک نقطه عبور کرده و هر دو بر یک خط عمود باشند.
بنابراین، **حکم اولیه درست است**: نمیتوان از یک نقطهٔ روی یک خط، دو خط متمایز عمود بر آن رسم کرد.